عشق تاریک پارت ۳🪼
سلام من دوباره سرم شلوغ بود و پارت سوم عشق تاریک رو اوردم ،من تلاش کردم کاورم رو مستطیلی کنم ولی نمیشد با اجازه ی مدیر من کاور مربعی می زارم🙏🏻ببخشید
L:راستش پدر و مادرم منو دوست نداشتن و هی مشروب می خوردن و با شیشه های مشروب کتکم می زدن(نویسنده:راستش این رمان هم عاشقانه و هم غمگین است😞) و هروز باید زخم هامو مخفی می کردم(نویسنده:زندگی لی لی غمگینه😭)M💭:چرا این دختر زندگیش شبیه به منه،منم پدرم منو کتک می زد.
بعد از ماموریت
M:خب دختر کوچولو اسمت چیه(نویسنده:تازه اسم می پرسه.😑)L:لی لی M:خب لی لی من می خوام تو رو به سر پرستی بگیرمت. L:🥹.
فردا
Ad:سلام مرینت M: من نمیخوام ببینمت Ad:چرا ؟؟ M:یادت نمیاد😠
فلش بک
ببخشید تموم شد ۴تا لایک و ۲ تا کامنت برای پارت بعد و اینکه من با اجازه ی مدیر کاور مربعی می زارم چون هرکار می کنم درست نمیشه😞