عاشقانه ❤️🔥❤️🔥❤️🔥پارت3
·
1402/06/03 05:14
· خواندن 1 دقیقه
از زبان آدرین 🪐🪐
اشک داشت از چشمام می‌ریخت 😭😭
دکتر:آقای آگرست شما چند روز ازدواج کردید.
آدرین:یه هفته ؟؟🤨
دکتر :همسر شما مریضی بدی گرفته.😕
آدرین خ خ خوب 😲
دکتر : چند ماه باید بستری بمونه😞
آدرین:چی چند ماه هر کاری لازم است بکن .😞
دکتر:چشم 🙁
رفتم پیش مامان املی 😐
املی: چی شد پسرم.😔
آدرین: هیچ چند ماه بستری شد😭😭
املی: اشکالی ندارد دوباره ازدواج میکنی
آدرین :مامان حالت خوبه ؟😯
املی:آره ☺️
آدرین :مامان من عاشق مرینت هستم
و رفتم 🚶🏻🚶🏻🚶🏻
داشتم گریه میکردم تا....
حس بزنید چی شد ؟تو کامنت بگو
👏🏻 بای👋🏻
بزنید ادامه مطلب
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
